ديدبان: در جريان تبليغات انتخابات رياستجمهوري يازدهم، يكي از وجوه تبليغاتي كانديداهاي مختلف انتقاد گسترده از عملكرد دولت وقت بود، كه البته اين انتقادها در مواردي به قدري شديد ميشد كه ديگر شباهتي با انتقاد نداشت و بيشتر به تخريب ميماند، در اين كارزار حسن روحاني به شدت گوي سبقت را از رقبا ربوده بود. رئيس جمهور امروز و كانديداي دو سال قبل انتخابات رياستجمهوري، هيچ اقدامي از دولت قبل نبود كه وي آن را مورد انتقاد و تخريب قرار ندهد و روحاني شديدترين تخريبها و سياهنماييها را عليه دولتهاي نهم و دهم انجام داد. القاي چهرهاي سياه از عملكرد دولتهاي نهم و دهم از سوي روحاني به قدري شديد و پررنگ بود كه احساس ميشد اگر روحاني خود بر مسند رياست جمهوري قرار بگيرد هيچ كدام از اشتباهات و كوتاهيهاي دولت احمدي نژاد را تكرار نخواهد كرد و حسن روحاني رئيسجمهوري كاملا بيشباهت با احمدي نژاد در ارتكاب اقدامات نادرست وي خواهد بود، اما بعد از مشخص شدن نتيجه انتخابات و انتخاب روحاني به رياستجمهوري و در حالي كه در آستانه پايان دو سالگي دولت يازدهم هستيم، نگاهي به عملكرد روحاني نشان ميدهد كه اقداماتي را كه وي به شدت آنها را در جريان تبليغات انتخاباتي مورد انتقاد قرار ميداد و به واسطه آنها دولت وقت را تخريب ميكرد، حالا خود مكرر مرتكب شده است. در ادامه به برخي از اقدامات دولت يازدهم كه روحاني در جريان تبليغات انتخابات آنها را نكوهش كرده بود و خود تكرار كرد، اشاره ميشود:
عدم صداقت با مردم
يكي از انتقادهايي كه حسن روحاني و به طور كلي جريان مطبوع وي در طول سالهاي گذشته مكرر به دولت قبلي وارد ميكردند ارائه مباحث و آمار غير واقعي به جامعه بود. رسانههاي پرتعداد اصلاحات و چهرههاي اين جريان به راحتي و صراحت رئيس جمهور وقت را دروغگو خطاب و وي را به بي صداقتي با مردم متهم ميكردند. حسن روحاني نيز در تبليغات انتخاباتي سال 92، اين صفت را به دولت وقت نسبت داد و از اين ويژگي به شدت انتقاد كرد و مدعي شد دولتي كه وي تشكيل خواهد داد همواره با مردم صادق خواهد بود و وي حتي دولت خود را دولت راستگويان عنوان كرد: «با تشكيل دولت تدبير و راستگويان دولت شايستهسالاري را در كشور حاكم كرده و اخلاق محمدي(ص) را به كشور بر ميگردانيم.»(1) اما عملكرد دو ساله دولت يازدهم به وضوح نشان ميدهد كه اقدامات و رفتارهاي رئيسجمهور و دولتمردان با ادعاي روحاني هيچ نسبتي ندارد و آنها مكرر به بيان مباحث و ارائه آمارهايي كه هيچ نسبتي با واقعيت نداشته اند به مردم پرداخته اند. ارائه آمار غيرواقعي در رابطه با ركود و اشتغال، ارائه آمار غيرواقعي از تورم و گراني، نوع برخورد با مردم در افزايش قيمت نان و ديگر اقلام، نوع مواجهه با مردم در آزاد كردن قيمت بنزين، شيوه برخورد با مردم در حذف يارانهها و ... همگي نشانههايي است كه عدم صداقت دولت با مردم را نشان ميدهد. به عنوان نمونه در حالي چند هفته قبل قيمت بنزين به يكباره گران شد كه مقامات دولتي به صراحت از عدم گراني بنزين خبر داده بودند: «برنامهاي براي گران كردن بنزين در سال 94 نداريم»(2) «قيمت بنزين و حامل هاي انرژي در سال 94 افزايش نمي يابد»(3)
نوع تعامل با جهان
ادعاي تعامل با جهان و برقراري ارتباطات گسترده و احترام متقابل بين كشورمان و كشورهاي ديگر، اصليترين شعار روحاني در زمان تبليغات انتخاباتي بود. روحاني در جريان تبليغات انتخاباتي از عملكرد دولت وقت در نوع مواجهه با جهان انتقاد كرد و آن را به شدت زير سئوال برد و مدعي شد وي احترام به ايران و ايراني را بازميگرداند و از بازگشت احترام به پاسپورت ايراني سخن گفت: «اگر ميخواهيد گذرنامه ايراني به احترام خود برگردد، پاي صندوق آراء بشتابيد.»(4) وي همچنين در اولين كنفرانس خبري بعد از رياستجمهورياش نيز وعده بازگرداندن احترام به پاسپورت ايراني داد. اما آنچه در طول دو سال گذشته از دولت يازدهم شاهد بودهايم، نه تنها احترام به پاسپورت ايراني بازنگشته است كه اهانتها به ايرانيها شديدتر شده است. دولت يازدهم اصليترين و در واقع تنها پروژهاي را كه در اين مدت پي گرفته است بحث سياست خارجي و مذاكرات هستهاي بوده اما آنچه عايد كشورمان شده، تشديد تحريمهاي ناجوانمردانه از سوي امريكا و غرب بوده به طوري كه در طول دوران دولت يازدهم تاكنون دهها بار ايران تحريم شده است. علاوه بر اين، تهديد نظامي و انواع اهانتها به ملت ايران در طول اين مدت توسط امريكا صورت گرفته است. در اقدامي بي سابقه آمريكا به نماينده معرفي شده از سوي خود دولت روحاني در سازمان ملل ويزا صادر نكرد و اجازه ورود وي به امريكا را نداد. در حالي كه روحاني و ظريف و به طور كلي دولت يازدهم بيشترين تلاششان را براي عاديسازي رابطه با امريكا و عربستان كردند، اما به وضوح شاهديم كه اين دو كشور با هماهنگي يكديگر قيمت نفت را به نصف رساندند. در واقع برخلاف شعارهاي روحاني، وي و دولت يازدهم ديپلماسي فايده را به ديپلماسي هزينه تبديل كردند و نه تنها موجب افزايش اعتبار ايران در جهان نشدند كه موجبات گستاخي بيش از پيش دشمنان ملت ايران را به وجود آوردهاند.
مسائل اقتصادي و معيشتي مردم
در طول دوران انتخابات يازدهم رياستجمهوري، حجتالاسلام حسن روحاني به طور مكرر از وضعيت اقتصادي جامعه انتقاد كرده بود و وضعيت آن زمان را نتيجه عملكرد و سوءمديريت دولت وقت ميدانست. روحاني و رسانههاي حامياش حتي به صراحت عنوان كرده بودند كه وضعيت نامناسب اقتصادي حاكم بر كشور نتيجه سوءمديريت دولتمردان وقت است و تاثير تحريمها در اين مشكلات را 10 تا 20 درصد ميدانستند. اما حالا رئيسجمهور همه مسائل كشور را به مذاكرات هستهاي و تحريمها گره زده است و مدعي است حتي آب خوردن مردم هم به اين موضوع بسته است. روحاني مكرر اعلام كرده بود كه در دولت وي قرار نيست مردم نگراني براي گرانيها داشته باشند: «در برنامه مدون من علاوه بر راه حلهاي براي رفع اين مشكلات؛ راه حلهاي كوتاه مدتي يك ماه و ۱۰۰ روزه براي حل مشكلات و معضلات اقتصادي، اجتماعي و سياست داخلي و خارجي پيشبيني شده است كه ما ميتوانيم در يك فرصت كوتاه شاهد تحول اقتصادي باشيم.»(5) «در صورت انتخاب به سمت رياستجمهوري، دستمزد كارگران را طبق قانون به اندازهي تورم افزايش خواهم داد. دستمزد كارگران بايد طبق قانون كار به اندازهاي كه تورم وجود دارد، افزايش پيدا كند. در صورت انتخاب به سمت رياستجمهوري، در دولت آينده حداقل حقوق كارگران مطابق با نرخ تورم افزايش پيدا خواهد كرد.»(6) «ما براي اشتغال يك برنامه جدي خواهيم داشت و من جديترين برنامه اقتصاديام در ماههاي اول حل معضل اشتغال است و مخصوصا براي آنهايي كه تحصيل كرده دانشگاهها هستند و وقتي اين مشكل شد خود به خود ما ميتوانيم دانشجويان تحصيلكرده خارج از كشور را هم به داخل كشور جذب كنيم و استفاده بكنيم.»(7) اما شرايطي كه در حال حاضر بر كشور در اين زمينه حاكم است نيازي به توضيح ندارد.
آزادي بيان
فقط كافي است نگاهي به سخنرانيها و جلسات انتخاباتي روحاني در سال 92 بيندازيم تا متوجه شويم كه وي مكرر از لزوم آزادي بيان و ارائه ديدگاههاي مختلف و انتقادپذيري مسئولين و دولت سخن گفته است. وي دولتهاي نهم و دهم را به شدت در اين زمينه تخريب كرد و مدعي شد در دولت وي آزادي بيان در حد بالايي وجود خواهد داشت: «دولت تدبير آزادي را به دانشگاهها بازخواهد گرداند و بايد مسئولان امانتدار آراي مردم باشند.» «بيترديد آزادي انديشه و بيان انتقاد، حق همه ما است، من همان راهي را دنبال ميكنم كه هاشمي و خاتمي رفتند.» «به نظر بنده حتي نقد و نظر مخالف نيز نعمت است. وقتي تيمي در كابينه كار ميكند بايد هماهنگيهايي داشته باشند. در سالهاي اخير در هيئتوزيران جو غيرآزاد برقرار بود به طوري كه با انتقادي كوچك وزير جابجا ميشد.» اما آنچه را كه امروز و بعد از گذشت نزديك به دو سال از عمر دولت يازدهم شاهديم، حسن روحاني نه تنها آزادي در حد بالا را به مردم ارمغان نداد كه از كمترين حدود آزادي براي منتقدين هم دريغ كرد. در همين دو سال گذشته شاهد بودهايم كه مكرر رسانههاي منتقد دولت به جرم انتقاد از رئيسجمهور و مذاكرات هستهاي توقيف شدند، دولت از برگزاري نمايشگاه مطبوعات در آبان ماه سال 92 به خاطر همزماني با مذاكرات هستهاي و بيم انتقاد رسانهها از مذاكرات، در اقدامي بيسابقه ممانعت كرد. در حالي كه رئيسجمهور تلاش كرده ژست همراهي با دانشجويان به خود بگيرد اما هر زمان كه در دانشگاه حضور يافته اين حضور جنبه تشريفاتي داشته و جلسه به اصطلاح دانشجويي رئيسجمهور هيچ رنگ و بوي دانشجويي نداشته و وي مانع حضور و سخنراني منتقدين دولت شده است. رئيسجمهور براي محدود كردن نهادهايي شورايي مانند شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي فضاي مجازي ابايي نداشته و به راحتي تلاش كرده از نقش اين شوراها بكاهد. البته در اين بين برخوردهاي تند و زننده و توهينآميز رئيسجمهور با منتقدين هم كه ديگر براي همگان روشن است.
تنها راه همكاري با مجموعه گروه 313:
E_mail. Office.aleyasin@Gmail.com